
به گزارش سراج24، تهران پرس نوشت: جنگ نرم»؛ شاید تا پیش از زمانی که مقام معظم رهبری از این تعبیر برای مقابله با تهامجات فرهنگی دشمن استفاده کنند کمتر کسی درک کرده بود که امروز هم میدان جنگ است و مبارزه. همان جنگی که عده ای فکر می کردند بعد از 8 سال به پایان رسیده اما این بار در میدان و با سلاحی دیگر باید با جنگ با دشمن تا بن دندان مسلح می نشستیم.
هر چند جنگ نرم تفاوت های زیادی با دوران هشت سال جنگ تحمیلی داشت و دارد اما وجوه اشتراک زیادی نیز بین این دو جبهه خودنمایی می کند که یکی از این وجوه، وجود سرداران گمنام در هر دو جبهه است.
ریش سفیدها بیشتر به خاطر دارند فرماندهانی را که با تواضع و خلوص نیت پا به پای مابقی رزمندگان خود را امور جاری جبهه هیم می دانستند. همان مردانی که نور بالا می زدند، همان کسانی که هر چند درجه فرماندهی بر سینه می دیدند اما در جیره بندی نظافت سنگرها سهیم بودند و ما امروز نیز کم نداریم از این دست فرماندهان در جبهه جنگ نرم. مردانی که شاید حتی راضی نباشند نامی از آنها برده شود.
اما دیروز جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی یکی از این فرماندهانش را از دست داد؛ حاج حمید نمازی. حاج حمید همان مردی بود که چشمش به انگشت اشاره «ره بر» بود و جز رضای او در ادامه رضای حق چیزی از این دنیای فانی نخواست. فردی که باید او را فرمانده جهاد خاموش نامید. اهل هیاهو و سروصدا نبود و به همین دلیل شاید کمتر کسی بتواند از او خاطره یا حرفی به یادگار داشته باشد اما آنچه مبرهن است، اینکه او یکی از پیشگامان مبارزه با فرقه انحرافی بهائیت بود. پر بیراه نیست اگر مدعی شویم که اگر نمازی نبود شاید امروز باید شاهد خیل کثیر جوانانی می بودیم که به این فرقه روی آورده بودند اما او جانانه ایستاد و با روشنگری هایش پرده از حقایق شوم و پلید آنها برداشت. آنان که او را میشناختند، از او بهعنوان مردی که با پشتپرده جریانهای مبتذل فرهنگی بهخوبی آشنا بود و نکته و نکات او مانع از «تحرک» بیشتر «نامحرمان انقلاب» میشد، یاد میکردند.
مردی که همواره میگفت «لحظهای غفلت شاید سالها حسرت را بهدنبال داشته باشد»، لحظه ای غفلت نکرد تا جائیکه که اطرافیانش از دغدغه های او برای ترس از قضا شدن آخرین نماز صبحش اینگونه می گویند: «ساعاتی پس از عمل جراحی به هوش آمد، به قصد اقامه نماز از اطرافیان درخواست کمک کرد؛ به او گفتیم که هنوز برای اقامه نماز فرصتی باقی است اما او گفت که میترسم خوابم ببرد و در حالی که برای اقامه نماز ظهر و عصر آماده میشد، جان به جان آفرین تسلیم کرد.»
امروز او دیگر در میان ما نیست و جای خالی اش بیش از پیش حس می شود اما پرچمی را که او در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و میادین جنگ نرم برافراشته بود، شاگردان و همراهانش در این جبهه در دست خواهند گرفت و قطعا میراث او خواهند ماند.
گروه فرهنگی تهران پرس این ضایعه دردناک را به خانواده آن مرحوم و جامعه فرهنگی انقلاب تسلیت می گوید.